سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صدای قدمهای سال جدید کم کم به گوش می رسد...می شنوید؟؟؟چقدر زود گذشت!

بیایید به سالی که گذشت نگاهی بیاندازیم...

ووووووووااااااااااااااااااااای ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی

چه سال سیاهی،چقدر دروغ،چقدر تهمت،چقدر غیبت،چقدر سهل انگاری...

 

پس ما انسانها به چه زنده ایم؟؟؟اکر قرار باشد هر سال خانه تکانی کنیم،ولی خانه ی دلمان پر از گرد و غبار باشد،چه فایده؟

اگر قرار باشد که لوح قلبمان هر سال سیاه تر از سال قبل باشد که مردنمان به از بودنمان!!!

باید بمانیم تا کاری کنیم؛نه اینکه کاری کنیم تا بمانیم.

 

اینگونه فایده نداره...باید یک جنبش راه بیاندازیم...جنبشِ...جنبشِ...نمی دانم،انتخاب نامش را بر عهده ی شما می گذارم...

ولی می دانم که چه وظیفه ای داریم...ابتدا و قبل از هر چیزی باید یک سر و سامانی به وضع دلمان بدهیم..

هر چه کینه و بدی دارد را خوب بتکایم...تا خوب سفید سفید شود.

اگر به کسی بد کردیم از او حلالیت بطلبیم...کمی هم مایع عشق و محبت به خدا را بر قلبمان بزنیم...

واز خداوند خالصانه و خاضعانه طلب بخشش کنیم که او الرحم الراحمین است...

حالا بهتر شد...اما این دل پاک از این به بعد نیاز به مراقبت شدید دارد،تا مبادا خدای نکرده باز به حالت سابق باز گردد.

از پیامبر اکرم صلی‌الله علیه واله پرسیدند: آیا کسی با شهیدان محشور می‌شود؟ پیامبر پاسخ داد: بلی، کسی که هر روز بیست بار یاد مرگ کند. مرگ آرزوها را کوتاه و عمل را نیکو کند.

 

خوب است اگر خواستیم گناهی مرتکب شویم،ناگاه به خود نهیب بزنیم که فلانی،اگر همین الان اجل به سراغت بیاید،چه می کنی؟آن هم در این وضع،در حالی که داری تهمت می زنی،دروغ می گویی،غیبت می کنی و....

 

چه خوب است که همیشه بر این باور باشیم که دوربینی دائما تمام رفتار و حرکات و حتی فکر های ما را ضبط میکند..و در آخر آن را جلوی چشممان می آورد..آن وقت است که سعی می کنیم جلوی دوربین گاف(!)ندهیم...

سرتان را به درد آوردم...خلاصه ی حرفم این بود که این بار بیشتر به دلمان توجه کنیم،تنهایش نگذاریم...به سمت خدا بازگردیم....او منتظر ماست...

و باز هم همان جمله ی معروف:

((روزی را که در آن گناه نکنیم،عید است.))

 


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

به نام آرام دلها

سلام بر همسنگران عزیزم در جبهه ی مجازی:

ببخشید که با تاخیر آمدم...متاسفانه مدتی به اینترنت دسترسی نداشتم و چند روزی هم به مسافرت رفته بودم...تا اینکه بالاخره امروز تصمیم گرفتم به وبم سر بزنم(البته طوری که سرم نشکند)!

اول از همه فرا رسیدن سال 1390 رو به همه ی شما عزیزان تبریک عرض می کنم و امیدوارم سالی پر از نشاط و آرامش داشته باشید.

 


در شهر زیبا و پر جاذبه ی اصفهان بودیم که چشممان به بنر ((اخراجی ها3))افتاد که بر سر در سینما زده شده بود و از آنجا که متاسفانه در شهر خودمان سینمای فعالی وجود ندارد،تصمیم گرفتیم فرصت را غنیمت بشماریم و به دیدن این شاهکار ده نمکی برویم..

ابتدای فیلم آیه ی زیبا ی((یدالله فوق ایدیهم))نوشته شده بود که بسیار پرمحتوا و به جا بود...کلی ذوق کردم...بعد هم آنقدر محو این قسمت از وصیت نامه  شهید عزیز((رجب بیگی))که ابتدای فیلم آمده بود شدم که گفته بود:((بار الهی!از یک سو باید بمانیم تا شهید آینده شویم و از سوی دیگر باید شهید شویم تا آینده بماند!....عجب دردیست))که متوجه نشدم کِی فیلم شروع شد.

1-در کل فیلم بسیار پرمحتوایی بود که ای کاش قبل از انتخابات ساخته می شد..حال کار به این نداریم که فیلم نامه ی ضعیفی داشت و صحنه ها یکی بعد از دیگری به سرعت می آمدند و می رفتند...و مناظره ها را هم کمی شلوغش کرده بودند...خوبی این فیلم به آن بود که به خوبی مفهوم را رسانده بود...تا جایی که شبکه های مخالف سعی در تحریم این فیلم دارند و از قرار معلوم موفق نشدند،این را آمار نشان می دهد که در کمتر از سه روز این فیلم ،نیم میلیارد در آمد داشته است.در کل شهامت ده نمکی رو برای ساخت این فیلم می ستایم...تا باشد از این فیلم ها باشد

خوشحالم در فضایی که همه به فکر رسیدن به پول و منافع خود هستند،درد ده نمکی رساندن صدای افرادی است که در این سالها دیده وشنیده نشده اند.بعد از مدت ها فیلمی را دیدم که ارزش دیدن را داشت و مثل دفعات قبل با خود نگفتم:" وقتم را تلف کردم و...."

2-زمانی که به تماشای فیلم بی محتوا و بی قید و بند((جدایی نادر از سیمین))رفتم،تازه متوجه شدم که چرا این فیلم برنده ی خرس طلایی شده...فیلمی که در آن اثری از شرم و حیا دیده نمی شود...و از این که این فیلم مضحک را با ((اخراجی ها3))مقایسه می کنند،تعجب کردم...اما برای این که حق کشی نکنم باید بگویم که کارگردانی فیلم بسیار بسیار بسیار عالی بود ...اما ای کاش به جای دیدن فیلم ((جدایی نادر از سیمین))بار دیگر ((اخراجی ها3)) را می دیدم.

3-چیزی که برایم جالب می نمود زمانی بود که با نشان دادن صحنه هایی از زندگی هر یک از کاندیداها،همهمه ای بین سالن می پیچید که فلان کاندیدا شبیه فلان شخصیت سیاسی است...جای بسی خوشحالی است که مردم ما تا این حد شعور و آگاهی دارند.و ده نمکی چقدرزیبا این رابطه را ایجاد کرده بود.

4-زیرکی مسعود ده نمکی در این فیلم این بود که ویژگی های شخصیت های سیاسی را تک به تک در هر فرد قرار نداده بود و هر کاندیدا ترکیبی از چند شخصیت بود...

نن جون کروبی،آقا زاده ی هاشمی و سوءاستفاده های موسوی از حضورش در کنار روحانیون سرشناس و عکسهایی که با آنان گرفته بود همه در شخصیت حاجی گرینف جمع بود،فردی که کارش تظاهر بود و از خوش و بش کردن با دختران و جذب آنان بدش نمی آمد.

اما شخصیت دباغ دقیقا به موسوی نزدیک بود...مردی که در همه محافل و اماکنی که حضور داشت از همسرش جدا نمی شد...همسری که سعی داشت با شعار ((آزادی اندیشه،بدون قر نمیشه))و ایجاد پارتی به جذب جوانان بپردازد.

جالتر از همه سوسماری بود که با رفتن به سمت عکس دباغ،به اصطلاح پیروزی او را تضمین کرد و بلافاصله دباغ خود را پیروز میدان معرفی کرد...شاید موسوی را هم با این خرافات شیرش کردند...

5-در گیر و دار جنبش های خیابانی طرفدارانِ دو نامزدِ آبی و قرمز؛آمبولانسی که حامل یکی از یادگاران جبهه و جنگ است در بین جمعیت گرفتار می شود و راهی برای رسیدن به بیمارستان ندارد..که ده نمکی در این صحنه سعی دارد ضرورت همدلی و وحدت و پرهیز از دوگانگی و تفرقه را بیان کند.

6-و...جالب ترین و به جا ترین قسمت فیلم زمانی است که آقا زاده ی حاجی گرینف که به خود اجازه می دهد هر لحظه که اختیار کرد با هر دختری که مورد نظر خودش است، باشد ؛به اتفاق عده ی دیگری از حامیان حاجی گرینف در یک پارتی دستگیر می شوند.و در پی تماس های مکرر و حضور حاجی گرینف و مشاورانش در آگاهی،تصمیم گرفته می شود که آقا زاده آزاد شود.

فرمانده ی نیروی انتظامی(داش رسول اخراجی ها2)که می بیند نمی تواند جلوی آزادی آقا زاده را بگیرد به جمع حامیان گرینف که در کلانتری هستند می رود و می گوید:"حالا که نمی تونم این آقازاده رو نگه دارم،مظلوم کشی نمی کنم و شماها رو آزاد می کنم،برید...ولی بدونید دارید سنگ کیو به سینه می زنید..."

در اخر فیلم هم موسیقی زیبایی با صدای سید بهنام صفوی پخش شد که بارها در متن های مجری گری ام جایش داده بودم و فکر نمی کردم زمانی به صورت موسیقی اخراجی ها در بیاید..

حرف برای گفتن در مورد این فیلم بسیار است و زمان اندک...

چه خوب است که فیلمسازان میهنمان به جای ساختن فیلم های سطحی،آبکی و بی محتوا،دست به خلق آثاری بزنند که مثل اخراجی ها غبار تردید و شبهات را از جامعه و افکار مردم پاک کند و باعث بصیرت افزایی بیش از پیش شود.



لینک های مرتبط:

دهه ی ده نمکی هم نیستجالب و خواندنی

"جدایی نادر از سیمین" مانیفست فتنه سبز برای تخریب نظام

اخراجی ها 3 حرف دل مردم

ای کاش اخراجی ها ده میلیاردی شود!

هنر برای هنر و سنگ پای گمشده!


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

به نام آرام دلها

سلام:قصد داشتم در این پست به موضوعاتی خارج از بحث سینما بپردازم...اما نامردی برنامه (هفت)در حق مسعود ده نمکی و فیلمش و حضور امروز ده نمکی در برنامه(صبح بخیر ایران)و حرف هایی که زد،باعث شد که ساده از کنار این موضوع رد نشوم.

استقبال مردم از اخراجی ها3

فیلم ده نمکی نه سیمرغ بلورین فیلم فجر را گرفت و نه خرس طلایی جشنواره برلین را...بهترین هدیه  ای که به ده نمکی داده شد،حضور مردم در سینماها و استقبالشان از فیلم اخراجی ها 3 بود.

فیلمی که در ابتدا دوست و دشمن ،مخالف ساخت آن بودند.

فیلمی که حقایق تلخی را برای ملت بازگو کرد.

فیلمی که از دل برآمد و به حق بر دل نشست.

فیلمی که مردم را با هر طرز فکر و هر سلیقه ای به پای پرده ی سینما کشاند.

فیلمی که آنقدر مظلوم بود که خودِ ده نمکی مجبور شد تهیه کنندگی اش را هم به عهده بگیرد.

فیلمی که همه در آن در خدمت فیلم بودند و همه دیده شدند.

فیلمی که نشان داد ((یدالله فوق ایدیهم)).

همیشه با خود فکر می کردم که دیگر سینمای ایران جایی برای بچه حزب اللهی ها ندارد...و آنقدر در منجلاب دروغ و فساد و بی حیایی غرق شده که ما باید فقط نظاره کنیم و افسوس و خون دل بخوریم.اما اشتباه کردم...

ده نمکی نشان داد که هنوز هم امیدی هست.هنوز هم از قشر پابرهنگان هستند کسانی که فریادشان را به گوش ملت برسانند.هستند کسانی که مقابل افرادی که یک عمر ارزش های این ملت و ارزش های دفاع مقدس را زیر سوال بردند،بایستند.

و اما ده نمکی شیوه ی نو و جدیدی را در فیلم سازی آغاز کرد.

فیلمی ساخت که در آن سوپر استاری وجود نداشت که برای 10 دقیقه بازی بخواهد 150 میلیون،دستمزد بگیرد.

فیلمی ساخت که موضوع اصلی آن رسیدن دختر و پسری به هم نبود(مثل تمام فیلم های آبکی و بی محتوایی که در سینمای کشورمان مرسوم شده.)

فیلمی ساخت که با شنیدن  تیتراژ پایانی اش (بسیار متفاوت و جذاب بود)مردم را که در حال خروج از سینما بودند،سر جایشان میخکوب کرد .

کسانی که این فیلم به ضررشان بود ،زمانی که قشرهای مختلف مردم را در کنار هم دیدند،خشمشان چندین برابر شد...

پس دستور فرمودند که ای مردم!فیلم اخراجی ها را تحریم کنید. و برای به کرسی نشاندن هدفشان به رسانه های بیگانه متوسل شدند.اما زمانی که دیدند حرفشان خریدار ندارد،تصمیم به سرقت فیلم از روی پرده سینما گرفتند و دانلود آن رادر اختیار مردم گذاشتند...اما زهی خیال باطل

از آنجایی که ((عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد))این کارشان سبب شد که مردمی که حتی رغبتی به تماشای این فیلم نداشتند پا در سینما بگذارند و علت این همه دوندگی و تلاش برای ندیده شدن اخراجی ها3 را بیابند...

به هر حال این فیلم بهانه ای شد که عده ای از حزب اللهی ها،پا در عرصه ی تئاتر و سینما بگذارند و انشالله سینما را از این حال و روز در بیاورند(انشالله،اگر خدا بخواهد من هم یکی از آنها باشم).

دانلود تیتراژ پایانی اخراجی ها3


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

چقدر دل کندن از دنیا سخته...

وقتی می شینم پای فیلم مختار(مخصوصا قسمتی که ضربی شهید شد)،با خودم میگم:اگه من جای یاران امام حسین (ع)بودم آیا در حمایت از ایشون ثابت قدم بودم یا نه،با زور شکنجه و تهدید،سریع شونه خالی می کردم.

بعضی وقت ها با خودم میگم کاش زمان جنگ من هم بودم و در راه حفظ اسلام قدمی بر میداشتم،صد البته که الان وظیفه ی ما اگه بیشتر نباشه ،کمتر از اون زمان نیست.اما زود این فکرو پاک میکنم و به خودم نهیب می زنم:خیلی به خودت مطمئنی،تو که الان تحمل سوزش یک زخم کوچیک رو نداری،چطور می خواستی اون درد و شکنجه هایی که رزمنده هامون تحمل کردند رو تحمل کنی...

وااااای ...چقدر نگرانم..هر لحظه صدای قدمهای مولا رو واضح تر میشنوم..اما دلم شور میزنه،آخه من با کدوم عمل صالح می خوام از یاران ایشون باشم؟؟؟

منم و کوله باری از غرور ...

 نه نه ، من از بندگان صالح خدا هستم،هیچ کس نمی تونه من رو از راه راست منحرف کنه..خدا به من نظر ویژه داره...آره مَـــ

آهــــــــــــای ! کــجـــا؟ ایستــــ

هوا برت نداره فکر کنی کسی هستی...نه...هنوز مونده ...هنوز اول راهه...فقط از خدا بخواه که هدایتت کنه...بخواه که همه رو هدایت کنه

یک دعا رو هیچ وقت تو قنوتت یادت نره:" ربنا لاتزع قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمة انک انت الوهاب"

 



پ.ن1:نمی دونم سر و ته حرف های بالا رو گرفتید یانه...این افکارم بود که یهویی روی کاغذ نوشتمشون...ببخشید که از نظر نگارشی و سر هم بندی ضعیفه

پ.ن2:توی تیرماه کنکور دارم...پس ممکنه که نتونم بهتون سر بزم،پیشاپیش عذر می خوام.

پ.ن3:مادر عزیزم:بهتریـــنی(از روز مادر جا مونده)

پ.ن4:اللهم ثبت علی قلوبنا دینک

پ.ن5:برام دعا کنید...سخت محتاجم

پ.ن6:عکس های تشییع پیکر شهید برونسی هنوز آماده نیست..شرمنده


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی موأدبانه گفت :

ببخشید آقا! من می تونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟

مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد

مردیکه عوضی، مگه خودت ناموس نداری؟ ... می خوری تو و هفت جد آبادت ... خجالت نمی کشی؟ ...

جوان امّا، خیلی آرام، بدون اینکه از رفتار و فحش های مرد عصبی شود و عکس العملی نشان دهد، همانطور موأدبانه و متین ادامه داد

خیلی عذر می خوام فکر نمی کردم این همه عصبی و غیرتی شین، دیدم همه بازار دارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت می برن، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم ... حالا هم یقمو ول کنین، از خیرش گذشتم.

مرد خشکش زد ... همانطور که یقه جوان را گرفته بود، آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد ...

منبع: پسرک چوپان

پ.ن1:گاه گاهی میام و به وبم سر می زنم.اما فرصتی نیست تا به وب دوستان برم و نظر بدم. تصمیم گیری با شماست که لینک وبم رو در فهرست پیوندهای وبتون قرار بدید یا نه.

پ.ن2:التمـــــــــــــــــــــــــاس دعای مخصوص دارم.سر نمازتون حتما یادم کنید.

پ.ن3:با تشکر از تمامی دوستانی که این مدت سر می زدند و جویای احوال بودند و یا من رو از بروز رسانی وبشون آگاه می کردند.

پ.ن4:اللهم!اخرج حب الدنیا من قلبی


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

مشخصات مدیر وبلاگ

فرشته ناشناس [4]

شوخ طبع-احساساتی-نازک نارنجی ولی زود جوش میارم-از انتقاد به شدت متنفرم-کمی دهن لق-کمی فضول-دارم سعی می کنم که کم گویم و گزیده گویم...عاشق جنب و جوش...صریح اللهجه...یک جا نمی تونم بشینم...اگه تعریف از خود نباشه باید بگم که به خوبی می تونم یک گروه رو هدایت کنم-عاشق جمع هستم و از تنهایی بیزارم..و...........
ویرایش

طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ